خلاصه داستان قسمت ۱۵۱ سریال ترکی قضاوت

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۵۱ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت 151 سریال ترکی قضاوت

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۵۱ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۱۵۱ سریال ترکی قضاوت

آیلین منتظر تماس چتینه که بالاخره او زنگ میزنه و میگه کارهارو راست و ریست کردم جای نگرانی نیست فقط کارم تو آنکارا طول کشیده سپس بعد از قطع تماس سر میز با یه زن دیگه میره و میگه ببخشید عزیزم تماس کاری بود و بهش یه گردنبند هدیه میده و به دروغ میگه یادگاری مادرمه قول داده بودم به خودم که بدم به کسی که معنیه زندگیمه، اون زن میگه من نمیتونم اینو بفروشم به جاش بیا این ماشینم دستت امانت باشه فعلا تا پولتو برگردونم چتین اول قبول نمیکنه اما بعدش میگه باشه.

ایلگاز به محل حادثه میره و دکتر پزشک قانونی میگه چیزی که میبینم بعید میدونم تو دریا خفه شده باشه رو بدنش و گردنش کبودی زیاد داره. غواص ها از ته دریا موبایلی پیدا میکنن. ایلگاز و ارن باهمدیگه به سالن مراسم میرن تا اونجارو یه وارسی بکنن. جیلین به دفتر برمیگرده که آیلین سعی میکنه باهاش حرف بزنه اما جیلین بهش اعتنایی نمیکنه آیلین میپرسه دادگاه چیشد؟ تموم شد؟ جیلین میگه نه نشد خیالتون راحت تموم بشه بهتون خبر میدم که جشن بگیرین و تمام ظرف غذاهارو از تو یخچال درمیاره و میگه بردار ببر نمیخوام غذاهای خوبتون مال خودتون!

دریا و پارس باهمدیگه به خرید کت و شلوار دامادی میرن دریا ازش تشکر میکنه و میگه چرا هرچی میپوشی بهت میاد! ارن از ایلگاز میپرسه تو از دادگاه میای؟ چیشد؟ ایلگاز میگه نشد جیلین نیومد دادگاه و به داخل سالن عروسی میرن. ۱۸ ساعت قبل؛ مراسم عروسی در آن سالن شروع شده، مادر عروس به اتاقش میره و در میزنه و فردا را صدا میزنه و وقتی میره داخل میبینه اونجا نیست و اتاق بهم ریخته ست او حسابی میترسه و شوکه میشه. چتین هم در داخل اون مراسم عروسی هست. مادر عروس پیش شوهرش و پسرش میره و میگه فردا نیست! تو اتاقش نیست!

قسمت ۱۵۱ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۵۱ سریال ترکی قضاوت

همه ی مهمون ها به همراه هم به جنگل میرن و شروع میکنن به گشتن و فردارو صدا میزنن. زمان حال؛ ایلگاز و ارن با مدیر داخلی حرف میزنن و میرن اتاق عروس را نگاه کنن. ارن میگه انگار وقتی میفهمن عروس نیست دهن به دهن میچرخه و میفهمن که دزدیده شده بعدشم باهم میرن میگردن ایلگاز میگه بین فامیل ها درگیری و خصومتی پیش اومد؟ مدیر اجرایی میگه هردو خانواده باشخصیت بودن ولی وقتی عروس گم شد انداختن گردن همدیگه و همدیگرو مقصر میدونستن و میخواستن باهمدیگه درگیر بشن که جلوشونو گرفتیم. ایلگاز میگه میخوام میتونم فیلم دوربین هارو ببینم؟

مدیر اجرایی میگه که خرابن و هنوز تعمیر نشده ایلگاز عصبی میشه و میگه این همه آدم میان و میرن امنیت حرف اولو میزنه و وقتی میفهمه شب مراسمه دوباره میگه اگه تا شب درست نشن اکیپ پلیس اینجا میمونه تا شب تعمیر کن او کلاهی میکنه و میگه چجوری تو این زمان کم درست بشن؟! سپس شماره فیلمبردار مراسم را به ارن میده. ازن به جیلین زنگ میزنه و میگه خانواده مقتول وکیل میخوان منم خواستم بهت خبر بدم جیلین میگه خوبه اطلاعات و آدرس بفرست با تولگا میام. یکتا میره به دفتر که آیسو همان همسایه متین بهش میگه قهوه با سیر بدون فاکتور میخواین بیارم؟

او تایید میکنه که از منشیش میپرسه از کجا میدونه که من چجوری میخورم قهوه رو؟ منشی میگه خوب من گفتم یکتا خوشش میاد و میگه اتاق کناری را آماده کنین برای عمره هرجور میخواد دکور بزنه. خانواده مقتول میان و جیلین جلوی کلانتری میره و بهشون میگه که وکیلتون میتونم بشم اگه بخواین دوستم که پلیسه بهم اطلاع داد اونا قبول میکنن. ایلگاز از افراد خانواده داماد با جویی میکنه. پدر داماد میگه تو مراسم عروسی دیدم یه چیزی سرجاش نیست و پدر عروسم حالش خوب نیست رفتم ازش پرسیدم که چیشده؟ اتفاقی افتاده؟ گفت دخترم نیست همه جا خوردیم.

ایلگاز به داماد میگه فهمیدم که داشتین ازدواج سنتی میکردین، از قبل باهم رابطه ای نداشتین؟ احساسی نبوده؟ داماد میگه نه چندبار همو دیدیم ولی گفتیم بعد ازدواج به هم نزدیک میشیم، ایلگاز میگه تو مراسم عروسی ندیدیش؟ داماد میگه دوبار رفتم اتاقش تا ببینم چیزی میخواد یا نه ایلگاز میگه خوب چجوری بود؟ خوشحال بود ناراحت بود؟ داماد میگه خجالتی و ساکت، ارن میگه با کسی که قرار بود چند دقیقه دیگه زنت بشه حرف نزدی یعنی؟

پدرش بحثو عوض میکنه و میگه معلوم نیست قاتل کیه؟ میگن دوست پسر داشته آره؟ ایلگاز میگه همه چیزو میفهمیم و ازشون میخواد تا بیرون برن. عثمان به گل و آیلین میگه که بیکار شده سپس از آیلین میخواد تا خونه را بفروشن تا دستشون کمی باز بشه اما آیلین که اون خونه را فروخته مقابله به مثل میکنه و میگه نه اون خونه را با بدبختی خریدیم اون تاوان کارهاییه که با من کردی و نمیفروشمش! پارلا با خوشحالی میاد و میگه پدربزرگ مردان آزاد شده انگار خاله آزادش کرده اونا خوشحال میشن که پارلا اجازه میخواد تا بره ببینتش که گل میگه باهم میریم زشته آزاد شده نریم به دیدنش. ایلگاز با دیدن جیلین کنار خانواده مقتول به ارن میگه اون اونجا چیکار میکنه؟

سپس تولگا میره پیششون که ایلگاز میگه چجوری رسیدین به این پرونده؟ تولگا میگه از یه دوست ارن سریع از اونجا میره تا تولگا لوش نداده. تولگا میگه که وکیل منم و جیلین به عنوان استادمه کنارم باشه سپس ایلگاز میگه قبل از خانواده مقتول به جیلین بگو بیاد. جیلین به اتاقش میره و بعد از سلام و احوالپرسی میپرسه که چرا نیومد واسه دادگاه جیلین میگه یه جلسه میانجی گری داشتم گفتم وایسن ولی قبول نکردن. سر این موضوع بحث میکنن که جیلین میگه چقدر مشتاق طلاق بودی! سپس میگه موکل هامو میگم بیان خودمم یه گوشه فقط وایمیستم….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان